اندیشة انتقادی دورة باستان با تأکید بر شاهنامة فردوسی

author

  • علی آسمد جونقانی استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اسلام‌شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلام‌شهر. ایران.
Abstract:

اندیشة ‌سیاسی از جمله موضوعات مطرح در ادب فارسی است که از دیرباز در شعر فارسی تجلی و نمود و بروز داشته است. جلوه‌های گوناگون تفکّر انتقادی _ سیاسی به‌خصوص در داستان‌های باستانی و بخش‌های اسطوره‎ای، حماسی و تاریخی شاهنامه پیوند اندام‌واری با معمّای شخصیت شاعر دارد. این مقاله درصدد آن است تا با روش نمونه‎گیری تصادفی‎، اندیشة انتقادی حاکم در دورة باستان و رفتار حاکمان را در نمایش قدرت، سلطه و نابرابری اجتماعی بررسی نماید. تنوع محتوای سیاسی و درون‌مایه‌های انتقادی این حماسة بزرگ از حیث رفتارهای صاحبان قدرت و حاکمان با زیردستان و روش‌های بیدادگری آنان با عالمان، وزیران، موبدان، رقیبان، رعایا و حتی دشمنان که به شکل‌های مختلف نمود  یافته؛ بیان‌گر گفتمان سیاسی حاکم در دورة باستان است و به‌عنوان سند تاریخی وسیله‎ای برای شناخت اوضاع و احوال اجتماعی برای نسل‌های هم‌زمان و پس از خود است. ضمن آن‌که فردوسی بخش عمده‎ای از شاهنامة خود را صرف حماسه نموده؛ ولی این بررسی نشان‌ می‌دهد به‌رغم داعیه‌های دادگری و عدالت، زیاده‌خواهی، تعدی و ظلم، انتقام‌جویی، تطمیع و تهدید، انحصارگرایی، کشتن صاحبان خرد، دروغ و ده‌ها روش نکوهیدة دیگر، تفکر غالب در دورة باستان بوده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

پساساخت‌گرایی در شاهنامة فردوسی (با تأکید بر مرگ بهرام)

در  این مقاله برآنیم که با بررسی زیباشناسانة مرگ یکی از شخصیت‌های حماسة فردوسی، گوشه‌ای از قابلیت پویایی و تأویل این اثر را تصویر کنیم. بنیاد اسطوره‌ای ـ تاریخی متون حماسی در ظاهر آنان را به سوی تفسیرناپذیری سوق می‌دهد، در حالی که بافت داستان‌های شاهنامه به گونه‌ای است که متن را به شدت تأویلی می‌نماید. حماسة فردوسی بافتی پارادوکسی دارد: از سویی در آن نشانه‌هایی است که به نحوی اساسی اصیل و واقعی...

full text

وام‌واژة خدیو در شاهنامة فردوسی

واژة خدیو، از وام‌واژه‌های ایرانی شرقی، در زبان فارسی، با دو معنای «شاه، سرور» و «خداوند، خدای بزرگ و یکتا» آمده است. واژة خدیو همانند واژه‌های معادل آن در دیگر زبان‌های ایرانی از واژة یونانی /auto-krator/ aύτokράτωρ به معنای «خود توانا، خود نیرومند» گرته‌برداری شده است. این واژة یونانی و شکل‌های گرته‌برداری شدة آن در زبان‌های ایرانی به حوزة مباحث سیاسی مربوط و به معنای «سرور و شاه» بوده است. ب...

full text

جایگاه درفش کاویانی در شاهنامة فردوسی

درفش کاویانی همواره در کشاکش جنگهای ایران و انیران، جایگاه بسیار حیاتی و والایی داشت. اهمیّت این درفش تا حدّی بود که گاه ادامة نبرد بدون افراختن آن ممکن نبود و ایرانیان حتّی اگر به دندان هم شده، می‌کوشیدند تا آن را در جنگ افراخته نگه دارند. از دیگر سو، تورانیان نیز به خوبی با جایگاه خطیر آن آشنا بودند و با دیدن حتّی پاره‌ای از آن، آشکارا فریاد برمی‌آورند «که نیروی ایران بدو اندر است» و از این رو در...

full text

بررسی واژه‌های هندی در شاهنامة فردوسی

فردوسی سخنور و پیام‌آور آزادی، روی هم رفته نه ذوق و روحی فراخور دربار فرمانروایان وقت خود داشت، و نه شاعری فرمایشی و حرفه‌ای بود. او به هیچ درباری وابسته نبود. این شاعر ملی، پدیدآورندة هستة مرکزی و اساسی داستان‌ها و بنیانگذار کاخ ملی نظم و گفتارهای فلسفی است. تفاوت فردوسی با دیگر شاعران در اشاعة فروغ روح‌بخش ملی در چارچوب اصول سنت‌ها و آیین‌های موروثی است و شاهنامه به راستی آن شاهکاری است که سر...

full text

تحلیل تمثیل‌های نمادین اسب در شاهنامة فردوسی

اسب‏ در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد. در متون اوستا و ادبیات باستانی ایران از اسب به‌ نیکی یاد شده است. شاعران، عارفان، نکته‏‌پردازان و خردمندان، پادشاهان و امیران، گردان‏ و دلاوران، دهقانان و کارورزان ایرانی و دین‌‏آوران بزرگ آن را مظهر خوشبختی و رستگاری و فراست و تیزهوشی دانسته‏‌اند. حضور اسب در فرهنگ و تاریخ کهن ایران در جلوه‌های گوناگون متجلی است. که بیشتر کتیبه‌ها، سنگ نبش...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 8  issue 29

pages  11- 35

publication date 2017-11-22

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023